پـیـرمـردِ عـاشـق بـه زنـش گـفـت : بـیـا یـادی از گـذشـتـه هـای دور کـنـیـم. مـن مـیـرم تـو کـافـه مـنـتـظـرت و تـو بـیـا سـر قـرار بـشـیـنـیـم حـرفـای عـاشـقـونـه بـزنـیـم.
پـیـرزن قـبـول کـرد.
فـردا پـیـرمـرد بـه کـافـه رفـت. دو سـاعـت از قـرار گـذشـت ، ولـی پـیـرزن نـیـومـد.
پـیـرمـرد مـتـعـجـب و نـگـران بـه خـونه بـرگـشـت .
وقـتـی وارد خـونه شـد ، دیـد پـیـرزن تـو اتـاق نـشستـه و داره گـریـه مـیـکـنـه .
مـتـعـجـب ازش پـرسـیـد : چـرا گـریـه مـیـکـنـی ؟؟؟
پـیـرزن اشـکـاشـو پـاک کـرد و گـفـت :
بـابـام نـذاشـت بـیـام !!! ^_^
نظرات شما عزیزان: