مرد فقیر...
مرد فقیر...

[عکس: piremarde-khaste.jpg&h=330&a...p;amp;zc=1]


مرد فقیری بود که همسرش کره می ساخت و او آنرا به یکی از بقالی های شهر می فروخت ؛آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویی می ساخت .
مرد آنرا به یکی از بقالی ها ی شهر می فروخت ودر مقابل مایحتاج خانه را می خرید .
روزی مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند .
هنگامی که آنها را وزن کرد ؛ اندازه هر کره 900 گرم بود .او از مرد عصبانی شد 
و روز بعد به مرد فقیر گفت : دیگر از تو کره نمی خرم
تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی  در حالی که وزن آن 900 گرم است .
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت : 
ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شماخریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار می دادیم .           

و                                                        
یقین داشته باش به اندازه خودت برای تو اندازه می گیریم .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:,

] [ 16:11 ] [ hadiseh & narges ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه