اوخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
در زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا بتواند جوجه هایش را سیرکند..
هر روز تکه ای از گوشت خودش را می کند و میداد تا جوجه هایش بخورند...
آخرین روزهای زمستان تمام شد وکلاغ مرد اما بچه هایش نجات پیدا کردن..
وگفتند خوب شد مرد..راحت شدیم از این غذای تکراری.....
این است واقعیت تلخ روزگار ما
نظرات شما عزیزان: